فندوق کوچولوی مامانفندوق کوچولوی مامان، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه و 27 روز سن داره

سارا و کوچولوش

یلدای 1402 شمال و مدرسه

یلدای 1402  چهارشنبه شب ساعت 7 هفت شب  ما حرکت کردیم به  سمت ویلا ی شمال در بابلسر به همراه پدر بزرگ و مادر بزرگم . وقتی رسیدیم ساعت 1 نیمه شب بود و ویلا خیلی خیلی سرد بود. با اینکه پدر بزرگم زودتر از ما رفته بود بخاری ها را روشن کرده بود ولی بازهم سرد بود. ما با خودمان بخاری برقی اورده بودیم و ان شب از ان هم استفاده کردیم. پدر بزرگم کرسی بزرگ و گرمی راه انداخته بود و همگی ما  شب زیر کرسی خوابیدیم. صبح بعد از خوردن صبحانه ای که پدر بزرگم ترتیب داده بود به مرکز خرید ایران کتان رفتیم و همگی ما خرید کردیم سپس به خانه برگشتیم برای ناهار. ناهارمان جوجه کبابی بود که بابام درست کرده بود. بعد از خوردن ناهار من و مادر بزرگم چیز...
6 دی 1402
1